«فشار از پایین و چانه زنی از بالا» جواب نداد/ واقعا پول اولویت کیروش نبود؟
کارلوس کیروش در حالی ایران را ترک کرد که به نظر میرسد این بار پروژه فشار او بر فدراسیون فوتبال تا این لحظه نتیجه بخش نبوده است.
به گزارش ورزش 22،کارلوس کیروش امروز تهران را به مقصد لیسبون ترک کرد، سفری که شاید بازگشتی نداشته باشد. در واقع شاید آن خبرنگارانی که کارلوس کیروش دوشنبه گذشته در میانشان حاضر شده و با اطمینان به آنها از تفاهمش با فدراسیون فوتبال گفته بود، آخرین نفراتی بودند که این مربی را دیدند.
کارلوس، کوله بار سه سال و نیم خاطرات پرتغالی را با خود جمع کرد و برد، خاطراتی که تلخ و شیرینهای زیادی داشت و البته جام جهانی کفه ترازو را به نفع خاطرات شیرین او سنگینتر کرده بود. با این حال کیروش در تمامی این مدت از حربهای برای پیش بردن کارهایش استفاده کرد که این بار نتوانست منافعش را تأمین کند. اصطلاحی که بارها در مذاکرات سیاسی شنیده شده و به آن «فشار از پایین و چانه زنی از بالا» میگویند.
مرد پرتغالی بارها با استفاده از موج مثبت افکار عمومی به سود خود بهره برد و با تکیه بر جریانسازی برخی افراد خواستههایش را بر فوتبال ایران تحمیل میکرد. پیش و بعد از جام جهانی و پس از موج خبرسازی انواع و اقسام پیشنهادهای کاری برای کیروش که از منچستر یونایتد و تاتنهام آغاز و تا آفریقای جنوبی و گابن ادامه داشت و البته هیچکدام از آنها هم در نهایت واقعیت پیدا نکرد، کارلوس کیروش دو بار به ایران سفر کرد و در هر بار مذاکره هم شرایطی پیش روی فدراسیوننشینها گذاشت که در نهایت مورد قبول واقع نشد.
واقعیت این است که تیم ملی در جام جهانی 2014 آنچنان عملکرد خوبی نداشت که هزینه سالیانه 10 تا 12 میلیارد تومانی برای کیروش و دستیارانش را توجیه کند. تیم ملی در جام جهانی برابر نیجریه به تساوی بدون گل دست یافت که سبک بازی شاگردان کیروش انتقادهای جهانی را در پی داشت. در بازی دوم ایران با یک گل برابر آرژانتین شکست خورد که در نیمه دوم این بازی شاگردان کیروش نمایش خوبی داشتند و میتوانستند بازنده این دیدار نباشند. در مسابقه سوم که باید عیار تیم ملی در فاز هجومی مشخص میشد تیم ملی ناتوان نشان داد و با نتیجه 3 بر یک برابر بوسنیوهرزگوین شکست خورد تا با یک امتیاز و یک گلزده با جام بیستم وداع کند.
این در حالی است که ایران در سه دوره گذشته جام جهانی که حذف شده بود عملکرد بهتری داشت. به طور مثال در جام جهانی 2006 ایران با یک امتیاز حذف شد اما دو گل زد. آمار ارائه شده از سوی فیفا هم نشان میداد که تیم ملی جزو تیمهای ضعیف جام جهانی 2014 بوده و این یعنی اینکه در جام بیستم نتوانسته نمره قبولی بگیرد. با این حال فضای جامعه به دلیل بازی خوب یک نیمهای برابر آرژانتین به این سمت رفت که کیروش باید بماند و اینگونه بود که بار دیگر مذاکرات با این مربی آغاز شد.
علی کفاشیان اما این بار که دیگر با ضرورتی چون بحث جام جهانی روبهرو نبود بیشتر خواستههای مرد پرتغالی را با منافع ملی فوتبال سنجید و در نهایت تصمیم گرفت مقابل کیروش و تمامی اهرمهای فشار او بایستد. مرد پرتغالی در جریان جام جهانی و بعد از آن گفته بود که پول برای او اولویت نیست و حتی بحث زمین تمرین مناسب و چنین مسائلی را پیش کشیده بود اما در و دیوار اتاق رئیس فدراسیون فوتبال اگر به زبان درآیند شهادت خواهند داد که کارلوس پرتغالی در هر بار مراجعه بر سر بندهای مالی و به ویژه هزینه فسخ قراردادش به چانه زنی پرداخت و حتی ذرهای از زیاده خواهی مالی خود در این زمینه و بحث پاداش و مالیات عقبنشینی نکرد.
کیروش که گفته بود بحث زمین تمرین برای او در اولویت است در این چند روز حتی یک بار هم سری به کمپ تیم ملی نزد تا ببیند این شرط او عملی شده است یا نه. خواستههای این مربی به طور قطع در مسائل مالی منطقی نبود و شاید این بار هم پروژه فشار رسانهای او میتوانست فدراسیون را به بنبست بکشاند اما هم کفاشیان و گروه مذاکرهکننده با او سفت و سخت پای منافع ملی ایستادند و هم این بار نهادهای دیگری این قرارداد را زیر ذرهبین گرفتند تا در نهایت بار کج به منزل نرسد. شاید امروز واقعاً آن حرف کیروش که کفاشیان و یا فوتبال ایران برنده مذاکره بودند صحت پیدا کرده باشد.
با اینکه گفته شده هنوز امکان توافق با این مربی وجود دارد اما وقوع آن با توجه به اخلاق خاص مرد پرتغالی بعید به نظر میرسد. با این حال شاید اگر فدراسیون خواستههای کیروش را بپذیرد، او بار دیگر به ایران بازگردد و دوباره زندگی برای این مربی شیرین شود.
اکنون با فرصت کوتاه باقی مانده تا جام ملتهای 2015 آسیا به نظر میآید یا باید در اقدامی ضرب الاجلی یک گزینه خارجی دیگر برای تیم ملی انتخاب شود و یا یک مربی ایرانی هدایت تیم ملی را تا جام ملتها برعهده بگیرد و بعد از آن برای راهیابی به جام جهانی 2018 روسیه تصمیم عاجل گرفته شود.
(تسنیم)